پیروان مذاهب باطل از گسترش شیعه در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده، هراس دارند و از هرگونه کوشش برای ازبین بردن این امر دریغ نمی ورزند، درعین حال باز هم مشاهده می کنیم که در کتاب ها، منابع خبری وشبکه های ماهواره ای به گسترش روز افزون این مکتب، اعتراف و اوج عصبانیت و خشم خود را اعلام می دارند.
حمد ابن عبدالوهاب ازعوامل گمراهی مردم در شرق وغرب عالم و از خوارج ملحد است
محمد نعیم الدین مراد آبادی، ازعلمای اهل سنت در کتاب خود به نام "التحقیقات لدفع التلبیسات" در معرفی دلایل گمراهی مردم می نویسند :
وکان الناس علی العقیدة الحقه من الشرق والغرب حتی خرج رجل من نجد العرب وهو محمد بن عبدالوهاب الذی من ضلالة واضحة استحق العذاب ....فلاشک انه کان من الخوارج الملحدین ... .
✅از آنجائی که جهان اسلام به مقام و منزلت حضرت صادق آل محمد علیهم السلام معترفند و حتی علماء و بزرگان اهل سنت نیز افتخار شاگردی آن حضرت را داشته اند، اما در مقابل می بینیم که وهابیت جنایتکار تاب تحمل شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت را نداشته و لب به توهین و دهن کجی باز می کنند.
👈برای مثال ابراهیم السلیمان الجبهان از وهابیون معاصر با کمال بی ادبی و جسارت پیرامون وجود نورانی حضرت صادق صلوات الله و سلامه علیه چنین می نویسد:
🔰من در همه جا کنار اسم جعفر بن محمد علامت استفهام [سؤال] قرار داده ام آن هم به خاطر اصلاح خطایی رایج که نویسندگان مرتکب شده و کنار اسمش لقب صادق را نوشته اند و این کلمه را لقب و علامت او قرار داده اند.
و در واقع این نوع از نام گذاری یا صحیح تر بگویم، این مدح، شایسته نیست نسبت به کسی به کار رود که در اطراف او شبهات قرار داشته و حرف هایی در مورد او وجود دارد و به او اقوالمتشنج به کفر و الحاد نسبت داده شده است چرا که اگر این ها از او صادر شده باشد – که امید می رود چنین نباشد – نام گذاریش به صادق، کاری سخت است و تصدیق هر آنچه که بگوید دروغی بیش نیست.
و اگر این گونه کلمات کفری و الحادی از وی صادر نشده باشد، پس نام گذاری او به صادق مدحی است که علتی نداشته و جا ندارد و آنچه موافق احتیاط است، ترک آن می باشد [که به او صادق گفته نشود].
اضافه بر آن، من اولین کسی نیستم که در روش او شک می کنم، بلکه قبلا نیز کسانی که با او معاصر بوده اند و شاهد تکبر و خوش گذرانی و قبول هدایایی از شیعیانش بودند، در روش او شک کرده اند چرا که او از نظر شرعی استحاق دریافت آن هدایا را نداشت و برایش حرام بود.
✅وی در جایی دیگر از کتاب خود چنین می نویسد:
🔰من حرف مخفی را علنی نکرده‌ام و همه می‌دانند، اگر بگویم جعفر بن محمد (امام صادق سلام الله علیه) از مهمترین ستاره‌هایی بود که تحت اختیار گروه‌های ماسونی بود، به طور یقین ثابت است که وی یکی از نابینایان [جاهلان] بود که شیاطین ماسونی به او وعده و آرزوی رسیدن به خلافت می دادند.
📚تبدید الظلام، ص 9 و 10 و 161.
از آنجائی که حق و حقیقت قابل کتمان نیست و پیروان باطل از گسترش آن هراس داشته و در صدد از بین بردن آن هستند، باز هم می بینیم که در کتب و سایت ها و ... به گسترش روز افزون مکتب اهل بیت علیهم السلام اعتراف و اوج عصبانیت و حرص خود را اعلام می کنند.
برای مثال عبدالله الغنیمان از علمای سرشناس و بزرگ وهابی پیرامون گسترش تشیع در سراسر عالم چنین می نویسد:
در این مطلبِ مختصر، اشاره ای به جنایت خالد در جنگ ذات العیون می کنیم تا اهل تسنن بدانند ارادتمند چه کسی و چه فرد قسی القلبی هستند.
در جریان جنگ ذات العیون که خالد وارد شهر شد، فرمانده بود و سپاهیان او چشم هزار نفر را کور کردند و به همین جهت به ذات العیون مشهور شد
بسیار مشاهده شده است که وهابیون جهت بالا بردن مقام محمد بن عبدالوهاب سعی در تمایز دعوت او داشته و می خواهند او را از دیگران جدا سازند. غماری، از علمای سنی مذهب تصریح می کند که محمد بن عبدالوهاب و افکار فاسد او زائیده گفتار ابن تیمیه می باشد.
غماری چنین می نویسد:
برای تو همین کافی است که شاخ شیطان نجد (یعنی محمد بن عبدالوهاب) و پیروان و تفکرات و عقاید باطل او، زائیده تفکر ابن تیمیه و گفتار اوست.
الجواب المفید، ص 11
با دقت در کلام این عالم اهل تسنن، در میبایم که محمد بن عبدالوهاب در حرکت سیاسی خود چیزی نداشته و هر چه بوده برگرفته از ابن تیمیه می باشد که این مساله با مراجعه به تالیفاتی که پیروان محمد بن عبدالوهاب به او منستب می کنند به راحتی قابل مشاهده می باشد.
معاویة بن أبی سفیان که در نصب و عداوت با خاندان اهل بیت علیهم السلام زبانزد همه می باشد، در جریان شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام اظهار شادمانی کرد
گسترش شیعه در جهان به اعتراف وهابیون
در کانال *صراط حق* جدیدا مطالب پیرامون اعتراف وهابیون پیرامون گسترش تشیع در عالم را شروع کرده ایم که در این نوشته، اعتراف دومین عالم وهابی را برای شما به نمایش می گذاریم
گسترش شیعه در جهان به اعتراف وهابیون
از آنجائی که حق و حقیقت قابل کتمان نیست و پیروان باطل از گسترش آن هراس داشته و در صدد از بین بردن آن هستند، باز هم می بینیم که در کتب و سایت ها و ... به گسترش روز افزون مکتب اهل بیت علیهم السلام اعتراف و اوج عصبانیت و حرص خود را اعلام می کنند.
با مراجعه به کتب اهل سنت می بینیم اولین کسی که انسانی زنده را در آتش سوزانده است؛ داعش نبوده بلکه ابوبکر، خلیفه اول اهل سنت بوده است
