حقیقت به روایت اهل سنت

برائت در کلام امام خمینی
عضویت

۶۴ مطلب با موضوع «اهل سنت» ثبت شده است

اهل سنت معتقدند که خلافت ابوبکر بر اساس اجماع امت صورت گرفت و این اجماع را به عنوان مهمترین دلیل خلافت او بیان می کنند و می گویند : بیعت ابوبکر با اجماع تمام مهاجرین و انصار صورت گرفت؛ این در حالی  است که عمر بن خطّاب می گوید: تمام انصار با بیعت ابوبکر مخالف بودند و [از مهاجرین نیز] علی (علیه السلام) و زبیر و طرفدارانشان نیز موافق نبودند:
«حین توفی اللّه نبیّه -صلی اللَّه علیه وسلم- أنّ الأنصار خالفونا، واجتمعوا بأسرهم فی سقیفة بنی ساعدة وخالف عنّا علی والزبیر ومن معهما »
 صحیح البخاری ، ج 8 ، ص 26 ، کتاب المحاربین ، باب رجم الحبلی من الزنا.

حال آیا ادعای شما راست است ، یا عمر بن خطاب
اگر برای بیعت ابوبکر اجماعی در کار نیست، پس بر چه اساس ابوبکر را خلیفه خود می دانید

  • سید مصطفی موسوی


ابوالفرج ابن الجوزی از علمای تراز اول اهل سنت در کتاب "الموضوعات" پس از نقل روایتی در فضیلت شهر عسقلان و اسکندریه و قزوین، و اثبات جعلی بودن آن، ابن ماجه قزوینی (صاحب کتاب سنن) را به خاطر نقل کردن این روایت و رد نکردن آن چنین خطاب قرار می دهد:


والْعجب من ابْن ماجة مَعَ علمه کَیْفَ اسْتحلَّ أَن یذکر هَذَا من کِتَاب السّنَن وَلا نتکلم عَلَیْهِ، أتراه مَا سَمِعَ فِی الصَّحِیحَیْنِ عَن رَسُول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنه قَالَ: "من روى عَنى حَدِیثا یرى أَنه کذبا فَهُوَ أحد الْکَذَّابین"، أما علم أَن الْعَوَّامِ یَقُولُونَ لَوْلَا أَن هَذَا صَحِیح مَا ذکره مثل ذَلِکَ الْعَالم فیعملون بِمُقْتَضَاهُ، ولَکِن غلب الْهَوَاء بالعصبیة للبلد والوطن

  • سید مصطفی موسوی



با دقت در رفتار و نوشته های ابن تیمیه، در میابیم که وی فردی خود خواه و منفعت طلب بوده و بر این عقیده بوده که نظرات وی فقط بر حق است چرا که با شروع مخالفت های وی با اعتقادات مسلم اهل تسنن، واکنش زیادی از طرف علمای اهل تسنن را در پی داشت.

  • سید مصطفی موسوی



قاضیخان اوزجندی الفرغانی از علمای بزرگ حنفی مذهب می نویسد:


فاراد ان یکتب بدمه علی جبهته  شیئا من القرآن، قال ابوبکر الإسکاف رحمه الله تعالی: یجوز. قیل:  لو کتب بالیول قال:  لو کان فیه شفاء لا بأس به. قیل:  لو کتب علی جلد میتة قال: إن کان فیه شفاء جاز

  • سید مصطفی موسوی

ابوهریره در نزد مخالفین شیعه منزلتی عظیم دارد، اما همین صحابی اعتراف جالب و قابل تاملی کرده است، که لازم است مخالفین شیعه کمی در آن تامل کنند


محمد بن اسماعیل بخاری در صحیحش می نویسد:


حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ حَفْصٍ، حَدَّثَنَا أَبِی، حَدَّثَنَا الأَعْمَشُ، حَدَّثَنَا أَبُو صَالِحٍ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ مَا تَرَکَ غِنًى، وَالیَدُ العُلْیَا خَیْرٌ مِنَ الیَدِ السُّفْلَى، وَابْدَأْ بِمَنْ تَعُولُ» تَقُولُ المَرْأَةُ: إِمَّا أَنْ تُطْعِمَنِی، وَإِمَّا أَنْ تُطَلِّقَنِی، وَیَقُولُ العَبْدُ: أَطْعِمْنِی وَاسْتَعْمِلْنِی، وَیَقُولُ الِابْنُ: أَطْعِمْنِی، إِلَى مَنْ تَدَعُنِی "، فَقَالُوا: یَا أَبَا هُرَیْرَةَ، سَمِعْتَ هَذَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؟ قَالَ: لاَ، هَذَا مِنْ کِیسِ أَبِی هُرَیْرَةَ

  • سید مصطفی موسوی

دیده شده برخی از مخالفین، شیعیان را به واسطه معصوم دانستن اهل بیت علیهم السلام فاسد العقیده و غالی می خوانند و بعضا تکفیر می کنند، در حالی که شیعیان دلایل زیادی از قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام و کتب اهل سنت بر اثبات مدعای خود دارند

  • سید مصطفی موسوی

از جمله فرقه هایی که اهل سنت طبق روایاتشان حکم به جهنمی بودن آنان داده اند فرقه مرجئه است


هیثمی در کتاب "مجمع الزوائد" می نویسد:


وَعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِی لَا یَرِدَانِ عَلَیَّ الْحَوْضِ وَلَا یَدْخُلَانِ الْجَنَّةَ: الْقَدَرِیَّةُ وَالْمُرْجِئَةُ»


رَوَاهُ الطَّبَرَانِیُّ فِی الْأَوْسَطِ، وَرِجَالُهُ رِجَالُ الصَّحِیحِ غَیْرَ هَارُونَ بْنِ مُوسَى الْفَرْوِیِّ وَهُوَ ثِقَةٌ


انس بن مالک گفت: که رسول خدا(ص) فرمود: ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﺍﻣﺖ ﻧﺰﺩ ﺣﻮﺽ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻴﺰ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ: ﻗﺪﺭﻳﻪ ﻭ ﻣﺮﺟﺌﻪ


طبرانی این روایت را در "معجم الاوسط" نقل کرده است، و ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺳﻨﺪ، ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺨﺎﺭﻯ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻰ ﻓﺮﻭﻯ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺍﺳﺖ


مجمع الزوائد و منبع الفوائد.ج7 ص301.ط دار الکتب العلمیة

  • سید مصطفی موسوی

ابوحنیفه امام اعظم اهل سنت همواره مورد طعن و لعن هم مسلکان خود بوده و از الطاف آنان نسبت به خود بهره مند گشته است. در این مطلب نظر "اوزاعی" یکی از بزرگترین علمای اهل سنت را در مورد ابوحنیفه به نمایش می گذاریم


عبدالله بن احمد بن حنبل در کتاب "السنة" می نویسد:


حَدَّثَنِی إِبْرَاهِیمُ بْنُ سَعِیدٍ، ثنا أَبُو تَوْبَةَ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ کُلْثُومٍ، عَنِ الْأَوْزَاعِیِّ، أَنَّهُ لَمَّا مَاتَ أَبُو حَنِیفَةَ، قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَمَاتَهُ فَإِنَّهُ کَانَ یَنْقُضُ عُرَى الْإِسْلَامِ عُرْوَةً عُرْوَةً

  • سید مصطفی موسوی

یکی از راههای شناخت تفکر وهابی مخالفت با مشروعیت توسل است، بحث توسل هم از طریق اهل بیت علیهم السلام و هم از طریق اهل سنت امری ثابت است، ولی این وهابی ها هستند که مسلمین را به خاطر توسل متهم به شرک می کنند و به این بهانه آنها را به قتل می رسانند، در این مطلب نظر یکی از بزرگان اهل سنت "ابن حجر هیثمی" را در رابطه با توسل و رد بر تفکر وهابیت به نمایش می گذاریم

  • سید مصطفی موسوی

بدر الدین عینی _شارح صحیح بخاری و عالم سرشناس اهل سنت_ می نویسد:


وَذهب مَالک وَالشَّافِعِیّ وَرَبِیعَة إِلَى أَن صلَاته فِی بَیته أفضل من صلَاته مَعَ الإِمَام وَهُوَ قَول إِبْرَاهِیم وَالْحسن الْبَصْرِیّ وَالْأسود وعلقمة وَقَالَ أَبُو عمر اخْتلفُوا فِی الْأَفْضَل من الْقیام مَعَ النَّاس أَو الِانْفِرَاد فِی شهر رَمَضَان فَقَالَ مَالک وَالشَّافِعِیّ صَلَاة الْمُنْفَرد فِی بَیته أفضل وَقَالَ مَالک وَکَانَ ربیعَة وَغیر وَاحِد من عُلَمَائِنَا یَنْصَرِفُونَ وَلَا یقومُونَ مَعَ النَّاس وَقَالَ مَالک وَأَنا أفعل ذَلِک وَمَا قَامَ رَسُول الله - صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم َ - إِلَّا فِی بَیته وَإِلَیْهِ مَال الطَّحَاوِیّ وَرُوِیَ ذَلِک عَن ابْن عمر وَسَالم وَالقَاسِم وَنَافِع أَنهم کَانُوا یَنْصَرِفُونَ وَلَا یقومُونَ مَعَ النَّاس وَقَالَ التِّرْمِذِیّ وَاخْتَارَ الشَّافِعِی أَن یُصَلِّی الرجل وَحده إِذا کَانَ قَارِئًا


مالک و شافعی و ربیعه بر این نظر هستند که نماز نافله در خانه بهتر از خواندن نماز تراویح با امام جماعت می باشد، و این قول ابراهیم و حسن بصری و اسود و علقمه نیز می باشد و ابن عبد البر گفته است که در مورد افضل بودن خواندن نافله به فرادی یا جماعت (نماز تراویح) اختلاف شده است، و مالک و شافعی گفته اند که نماز فرادی در خانه افضل است و مالک گفته است که ربیعه و چند تن از علمای ما نماز تراویح نمی خواندند و مالک گفته است من نیز چنین می کنم و پیامبر(ص) هم اصلا تراویح نخوانده است، و طحاوی نیز این قول را برگزیده است و از ابن عمر و سالم و قاسم و نافع نقل شده است که آنان نماز تراویح نمی خواندند و ترمذی گفته است که قول برگزیده ی شافعی آن است که شخص نماز را در صورتی که قاری است به فرادی بخواند


عمدة القاری شرح صحیح البخاری.ج7 ص258.ط دار الکتب العلمیة

  • سید مصطفی موسوی