اخیرا یکی از وهابیون طی ادعایی مضحک مدعی شده که لقب مبارک "رضا" را مامون ملعون به امام رضا علیه السلام عطا کرده است، خب! از نواصب بیش از این انتظاری نیست چرا که اجداد ناپاک همین نواصب در زمان ائمه علیهم السلام نیز چنین شبهاتی را وارد می کردند
اما جواب این ناصبی از لسان مبارک امام جواد علیه السلام
شیخ صدوق رضوان الله علیه در کتاب "عیون اخبار الرضا(ع)" می نویسد:
حدثنا أبی ومحمد بن بن المتوکل ومحمد بن علی بن ماجیلویه وأحمد بن علی بن إبراهیم بن هاشم والحسین بن تاتانه وأحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی وبن إبراهیم بن هشام المکتب وعلی بن عبد الله الوراق رضی الله عنهم قالوا: حدثنا علی بن بن هاشم عن أبیه عن أحمد بن محمد بن أبی نصر البزنطی قال: قلت لأبی جعفر محمد بن علی موسى علیهم السلام: ان قوما من مخالفیکم یزعمون أباک إنما سماه المأمون الرضا لما رضیه لولایة عهده فقال: کذبوا والله وفجروا بل الله تبارک وتعالى سماه الرضا لأنه کان رضى الله عز وجل فی سمائه ورضى لرسوله والأئمة من بعده صلوات الله علیهم فی ارضه قال: فقلت له: ألم یکن کل واحد من آبائک الماضین علیهم السلام رضى لله تعالى ولرسوله والأئمة علیه السلام فقال: بلى فقلت: فلم سمى أبوک بینهم الرضا قال: لأنه رضى به المخالفون من أعدائه کما رضى به الموافقون من أولیائه ولم یکن ذلک لاحد من آبائه علیهم السلام فلذلک سمى من بینهم الرضا علیه السلام
-
اهل بیت
(۶۹)-
امام صادق
(۸)
-
-
وهابیت
(۳۴) -
اهل سنت
(۶۴)-
ابوحنیفه
(۱)
-
-
خلافت
(۶) -
تبرک و توسل
(۱۰) -
خلفا
(۲۳) -
سقیفه
(۳) -
معاویه
(۷) -
تشیع
(۲۵) -
حضرت امیرالمومنین(علیه السلام)
(۱۹) -
صحابه
(۸) -
پیامبر اکرم (ص)
(۹) -
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
(۱۰) -
نساء پیامبر
(۷)
شیخ صدوق رضوان الله علیه در دو کتاب "عیون اخبار الرضا" و "معانی الاخبار" چنین می نویسد:
حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عبدوس النیسابوری العطار رضی الله عنه قال: حدثنا علی بن محمد بن قتیبة النیسابوری عن حمدان بن سلیمان عن عبد السلام بن صالح الهروی قال: سمعت أبا الحسن علی بن موسى الرضا علیه السلام یقول: رحم الله عبدا أحیا أمرنا فقلت له: وکیف یحیى أمرکم؟ قال: یتعلم علومنا ویعلمها الناس فإن الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا قال: قلت: یا بن رسول الله فقد روى لنا عن أبی عبد الله علیه السلام أنه قال: من تعلم علما لیماری به السفهاء أو یباهی العلماء أو لیقبل بوجوه الناس إلیه فهو فی النار فقال علیه السلام: صدق جدی علیه السلام أفتدری من السفهاء؟ فقلت: لا یا بن رسول الله قال علیه السلام: هم قصاص مخالفینا أو تدرى من العلماء؟ فقلت : لا یا بن رسول الله ( ص ) فقال: هم علماء آل محمد علیهم السلام الذین فرض الله طاعتهم وأوجب مودتهم ثم قال: أو تدرى ما معنى قوله: أو لیقبل بوجوه الناس إلیه ؟ فقلت: لا فقال علیه السلام یعنى وبذلک ادعاء الإمامة بغیر حقها ومن فعل ذلک فهو النار
دیده می شود مخالفین شیعه در مسئله متعه) ازدواج موقت) بر شیعیان طعن می زنند و این حلال خداوند را زنا می دانند، در حالی که هم قرآن کریم و هم احادیث معتبر و بسیاری از صحابه عقیده شیعه را بر حلیت متعه تایید می نمایند، در این مطلب نظر "مالک بن انس" امام مالکی ها را به نمایش می گذاریم
سرخسی در کتاب "المبسوط" می نویسد:
وَتَفْسِیرُ الْمُتْعَةِ أَنْ یَقُولَ لِامْرَأَتِهِ: أَتَمَتَّعُ بِکَ کَذَا مِنْ الْمُدَّةِ بِکَذَا مِنْ الْبَدَلِ، وَهَذَا بَاطِلٌ عِنْدَنَا جَائِزٌ عِنْدَ مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ وَهُوَ الظَّاهِرُ مِنْ قَوْلِ ابْنِ عَبَّاسٍ - رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ - وَاسْتَدَلَّ بِقَوْلِهِ تَعَالَى: {فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ} [النساء: 24]
(سرخسی می گوید) و تفسیر متعه آن است که به زنی گفته شود: من تو را برای فلان زمان و با فلان مقدار مال متعه می کنم و این نزد ما باطل است، مالک بن انس آن را جایز می داند و این مطلب ظاهرا از نظر ابن عباس است و استدلال کرده است به آیه: (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ) [النساء:24]
المبسوط.ج5 ص152.ط دار المعرفة
یکی از افسانه هایی که مخالفین شیعه با تمام وجود آن را در کتب خود طرح کرده و به دفاع از آن می پردازند، عدالت تمامی صحابه (صد و چهارده هزار نفر) می باشد که البته در این ادعا حتى یک دلیل معتبر و بدون نقص و نقض قرآنی و روایی ندارند! و تنها با تمسک به احساسات و تدلیس در نقل آیات و روایات، و سانسور شدید اختلافات صحابه سعی می کنند آن را منطقی و صحیح جلوه دهند! این ادعای باطل در حالی صورت می گیرد که اختلافات بسیار زیادی بین صحابه بوده (تا حد تکفیر و قتل و جنگ و سب و لعن) که همه ی این اختلاف و حقایق تاریخی، نظریه ی افسانه ای عدالت تمامی صحابه را ساقط می کند
تولد و امامت امام زمان علیه السلام به نص امام عسکری علیه السلام [مصادر شیعه]
یکی دیگر از ادعاهای پوچ نواصب به دنیا نیامدن امام زمان علیه السلام است، حتی در شبکه های ضاله خود تصریح کرده اند که وقتی خود امام عسکری علیه السلام ادعای داشتن چنین فرزندی را نداشته، چطور شما امام زمان علیه السلام را فرزند ایشان می دانید؟
خب! از ناصبی جماعت بیش از این اننتظاری نیست، اشخاصی که نه مطالعه دارند و نه کمترین اطلاعی از روایات اهل بیت علیهم السلام، کار این ها فقط از روی هوا صحبت کردن است، ما در این مطلب به یکی از روایات امام عسکری علیه السلام که در باب تولد و امامت امام زمان علیه السلام وارد شده را بیان می کنیم
منظور از مرگ جاهلیت در حدیث شریف "من مات لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة" چیست؟
این روایت متواتر و متفق علیه است و با الفاظ مختلف وارد شده است، شما می توانید از طریق لینک زیر الفاظ مختلف را مطالعه بفرمائید:
http://modafeemamat.blog.ir/post/post90
اما معنی جاهلیت در این روایت شریف چیست؟
نام کتاب: تحلیل و بررسی انگیزه حرکت سید الشهداء علیه السلام
نویسنده: مهدی صدری
معرفی اجمالی:
کتاب تحلیل و بررسی انگیزه حرکت سید الشهداء علیه السلام از جمله کتب با ارزشی است که توسط محقق سخت کوش، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدی صدری در 368 صفحه به رشته تحریر در آمده و به بررسی نکات مهمی پیرامون حرکت سید الشهداء سلام الله علیه پرداخته است.
شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه با *سند صحیح* در کتاب الأمالی خود از لسان مبارک حضرت رضا صلوات الله علیه چنین می نویسد:
محرم ماهى است که مردم دوره جاهلى جنگ و خون ریزى در آن را حرام مىدانستند ولى ریختن خونهاى ما در آن ماه روا دانسته شد و حرمت ما در آن دریده شد و کودکان و زنان ما در آن اسیر شدند و خیمههاى ما را آتش زدند و هر چه در آن بود غارت کردند و در کار ما رعایت هیچ حرمتى براى رسول خدا صلی الله علیه و آله صورت نگرفت
شیخ صدوق رحمة الله علیه در کتاب گرانسنگ عیون اخبار الرضا سلام الله علیه با *سند صحیح* چنین می نگارد:
ریان بن شبیب می گوید در اول ماه محرم بر آن حضرت وارد شدم ... سپس حضرت فرمودند:
اى فرزند شبیب محرم ماهى است که اهل جاهلیت به احترام آن، ظلم و جنگ را حرام کرده بودند ولى این امت، احترام آن ماه و احترام پیغمبر خود را حفظ نکردند، در این ماه اولاد او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و وسائلش را غارت نمودند، خداوند هرگز این کارشان را نبخشد!
از آنجائی که حق و حقیقت قابل کتمان نیست و پیروان باطل از گسترش آن هراس داشته و در صدد از بین بردن آن هستند، باز هم می بینیم که در کتب و سایت ها و ... به گسترش روز افزون مکتب اهل بیت علیهم السلام اعتراف و اوج عصبانیت و حرص خود را اعلام می کنند.
برای مثال عبدالله الغنیمان از علمای سرشناس و بزرگ وهابی پیرامون گسترش تشیع در سراسر عالم چنین می نویسد: