دیدگاه وهابیت پیرامون شخصیت امام صادق سلام الله علیه

✅از آنجائی که جهان اسلام به مقام و منزلت حضرت صادق آل محمد علیهم السلام معترفند و حتی علماء و بزرگان اهل سنت نیز افتخار شاگردی آن حضرت را داشته اند، اما در مقابل می بینیم که وهابیت جنایتکار تاب تحمل شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت را نداشته و لب به توهین و دهن کجی باز می کنند.

👈برای مثال ابراهیم السلیمان الجبهان از وهابیون معاصر با کمال بی ادبی و جسارت پیرامون وجود نورانی حضرت صادق صلوات الله و سلامه علیه چنین می نویسد:

🔰من در همه جا کنار اسم جعفر بن محمد علامت استفهام [سؤال] قرار داده ام آن هم به خاطر اصلاح خطایی رایج که نویسندگان مرتکب شده و کنار اسمش لقب صادق را نوشته اند و این کلمه را لقب و علامت او قرار داده اند.
و در واقع این نوع از نام گذاری یا صحیح تر بگویم، این مدح، شایسته نیست نسبت به کسی به کار رود که در اطراف او شبهات قرار داشته و حرف هایی در مورد او وجود دارد و به او اقوالمتشنج به کفر و الحاد نسبت داده شده است چرا که اگر این ها از او صادر شده باشد – که امید می رود چنین نباشد – نام گذاریش به صادق، کاری سخت است و تصدیق هر آنچه که بگوید دروغی بیش نیست.
و اگر این گونه کلمات کفری و الحادی از وی صادر نشده باشد، پس نام گذاری او به صادق مدحی است که علتی نداشته و جا ندارد و آنچه موافق احتیاط است، ترک آن می باشد [که به او صادق گفته نشود].
اضافه بر آن، من اولین کسی نیستم که در روش او شک می کنم، بلکه قبلا نیز کسانی که با او معاصر بوده اند و شاهد تکبر و خوش گذرانی و قبول هدایایی از شیعیانش بودند، در روش او شک کرده اند چرا که او از نظر شرعی استحاق دریافت آن هدایا را نداشت و برایش حرام بود.

✅وی در جایی دیگر از کتاب خود چنین می نویسد:

🔰من حرف مخفی را علنی نکرده‌ام و همه می‌دانند، اگر بگویم جعفر بن محمد (امام صادق سلام الله علیه) از مهمترین ستاره‌هایی بود که تحت اختیار گروه‌های ماسونی بود، به طور یقین ثابت است که وی یکی از نابینایان [جاهلان] بود که شیاطین ماسونی به او وعده و آرزوی رسیدن به خلافت می دادند.

📚تبدید الظلام، ص 9 و 10 و 161.

تعریف و تمجد ابن حجر هیثمی از وجود مقدس امام صادق سلام الله علیه

💠وی پیرامون آن حضرت چنین می نویسد:

🔰جعفر الصادق ومن ثم کان خلیفته ووصیه ونقل الناس عنه من العلوم ما سارت به الرکبان وانتشر صیته فی جمیع البلدان وروى عنه الأئمة الأکابر کیحیى بن سعید وابن جریج والسفیانین وأبی حنیفة وشعبة وأیوب السختیانی.

ذهبی و تعریف و تمجید از امام صادق سلام الله علیه

💠شمس الدین ذهبی، از استوانه های علمی اهل سنت پیرامون وجود مقدس امام صادق سلام الله علیه چنین می نویسد:

🔰مناقب جعفر کثیرة ، وکان یصلح للخلافة لسؤدده وفضله وعلمه وشرفه رضی الله عنه.

👈مناقب جعفر (امام صادق سلام الله علیه) زیاد است. به خاطر سیادت و فضل و علم و شرفش ،صلاحیت خلافت داشت.

📚تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 9 ص 93

ابو حنیفه: اگر دوسال در محضر امام صادق علیه السلام شاگردی نمی کردم هلاک می شدم

💠آلوسی وهابی در مختصر تحفه اثنی عشریه؛ از قول ابو حنیفه، یکی از پیشوایان چهارگانه اهل سنت چنین می نویسد:

👈وهذا أبو حنیفة - رضی الله تعالى عنه - وهو بین أهل السنة کان یفتخر ویقول بأفصح لسان: لولا السنتان لهلک النعمان، یرید السنتین اللتین صحب فیهما لأخذ العلم الإمام جعفر الصادق - رضی الله تعالى عنه -.

🔰این ابو حنیفه است که در بین اهل سنت بوده و دائما افتخار می کرد و با زبانی فصیح می گفت: اگر نبود دوسال [که در محضر امام صادق علیه السلام بودم]، هلاک می شدم. منظور [ابو حنیفه] دو سالی است که در طول آن از امام جعفر صادق [علیه السلام] کسب علم کرده است.

📚مختصر التحفة الاثنی عشریة، ص 8

اسماء بنت ابی بکر و پوشیدن لباس بدن نما پس از نزول آیه ی حجاب!

💠رفتارهای خرج از حیاء و عفاف و دستورات شرعی یکی از مواردی است که به وفور در کتب مخالفین شیعه به کسانی که آن ها را صحابیه می خوانند و تقدیسشان می کنند نسبت داده شده و جالب آن مخالفین شیعه که به سادگی از کنار چنین مطالبی می گذرند و آن ها را توهین نمی دانند ! در این مطلب به یکی از این نمونه ها که پوشیدن لباس بدن نما از جانب ” اسماء بنت ابی بکر ” آن هم پس از نزول آیه ی حجاب می باشد می پردازیم.

🔰عائشه می گوید که اسماء بنت ابی بکر بر پیامبر داخل شد در حالی که لباسی نازک بر تن داشت.پس پیامبر از او روی برگرداند و گفت ای اسماء، زن هنگامی که به بلوغ می رسد درست نیست که از بدن او به جز این و این دیده شود و به صورتش و دستانش اشاره کرد.

کرامت امام صادق علیه السلام به روایت عالم اهل سنت

👈یوسف بن اسماعیل نبهانی در کتاب جامع کرامات الأولیاء چنین می نویسد:

🔰جعفر الصادق أحد أئمة ساداتنا آل البیت الکبار، کان رضی الله عنه إذا احتاج إلی شئ قال: با رباه أنا محتاج إلی کذا فما یستتم دعاءه إلا وذلک الشئ بجنبه موضوعا. قاله الشعرانی.

گسترش شیعه در جهان به اعتراف وهابیون (1)

از آنجائی که حق و حقیقت قابل کتمان نیست و پیروان باطل از گسترش آن هراس داشته و در صدد از بین بردن آن هستند، باز هم می بینیم که در کتب و سایت ها و ... به گسترش روز افزون مکتب اهل بیت علیهم السلام اعتراف و اوج عصبانیت و حرص خود را اعلام می کنند.

برای مثال عبدالله الغنیمان از علمای سرشناس و بزرگ وهابی پیرامون گسترش تشیع در سراسر عالم چنین می نویسد:

جنایت خالد بن ولید در جنگ ذات العیون

خالد بن ولید، از سر سخت ترین دشمنان امیرالمؤمنین سلام الله علیه و کسی است که قصد ترور آن حضرت به دستور ابوبکر را داشت، نزد اهل تسنن بسیار دارای احترام می باشد و آنان از ارادتمندان وی می باشند.

 

در این مطلبِ مختصر، اشاره ای به  جنایت خالد در جنگ ذات العیون می کنیم تا اهل تسنن بدانند ارادتمند چه کسی و چه فرد قسی القلبی هستند.

 

در جریان جنگ ذات العیون که خالد وارد شهر شد، فرمانده بود و سپاهیان او چشم هزار نفر را کور کردند و به همین جهت به ذات العیون مشهور شد

عالم اهل سنت: محمد بن عبدالوهاب و عقاید فاسد او، زائیده اقوال ابن تیمیه است.

 

بسیار مشاهده شده است که وهابیون جهت بالا بردن مقام محمد بن عبدالوهاب سعی در تمایز دعوت او داشته و می خواهند او را از دیگران جدا سازند. غماری، از علمای سنی مذهب تصریح می کند که محمد بن عبدالوهاب و افکار فاسد او زائیده گفتار ابن تیمیه می باشد.

 

غماری چنین می نویسد:

 

برای تو همین کافی است که شاخ شیطان نجد (یعنی محمد بن عبدالوهاب) و پیروان و تفکرات و عقاید باطل او، زائیده تفکر ابن تیمیه و گفتار اوست.

 

الجواب المفید، ص 11

 

با دقت در کلام این عالم اهل تسنن، در میبایم که محمد بن عبدالوهاب در حرکت سیاسی خود چیزی نداشته و هر چه بوده برگرفته از ابن تیمیه می باشد که این مساله با مراجعه به تالیفاتی که پیروان محمد بن عبدالوهاب به او منستب می کنند به راحتی قابل مشاهده می باشد.

 

کتاب سلفیان، باورها و کارکردها

نام کتاب: سلفیان، باورها و کارکردها

نویسنده: استاد معظم، حضرت آیت الله شیخ نجم الدین طبسی

 

معرفی اجمالی:

سلفیان، باورها و کارکردها از کتب بسیار مفید و در عین حال بسیار خلاصه پیرامون مباحث سلفی گری و وهابیت می باشد که بعد از ذکر مقدمه ای پیرامون ریشه تفکر سلفی گری، شامل چهار محور بدین شرح می باشد:

 

1 .محور اول: تحقیقی در باره سلفی ها: در این محور مولف محترم به بررسی شخصیت ابن تیمیه، برخی از نظرات وی، کینه و دشمنی های وی نسبت به اهل بیت علیهم السلام و برخی از شبهات وی را مطرح و به پاسخ مستدل و مختصر می پردازد