عباد بن یعقوب و سر در گمی و تناقضات علمای اهل سنت
دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۵۹ ب.ظ
الربیع بن حراش الذی تکلم بعد موته ...
الطبقات الکبری،ج6،ص150 ط دار صادر بیروت
الجرح و التعدیل لابن ابی حاتم،ج1،ص456 ط دائرة المعارف العثمانیة – دار الکتب العلمیة
الثقات ممن لم یقع فی الکتب الستة،ج4،233 ط مرکز النعمان
موسوعة اقوال ابی الحسن الدارقطنی،ج1،ص255 ط عالم الکتب
ربیع بن حراش کسی است که پس از مرگش صحبت کرد ...
همچنین داستان تکلم ربیع بن حراش پس از مرگش در کتب متعددی از اهل سنت به تفصی بیان شده که ما فقط به دو منبع اشاره می کنیم :
أخبرنا أبو الحسین بن الفضل القطان ببغداد أخبرنا إسماعیل بن محمد الصفار حدثنا محمد بن علی الوراق حدثنا عبد الله بن موسى حدثنا إسماعیل بن أبی خالد عن عبد الملک بن عمیر عن ربعی بن حراش قال أتیت فقیل لی إن إخاک قد مات فجئت فوجدت أخی مسجى علیه ثوب فأنا عند رأسه استغفر له وأترحم علیه إذ کشف الثوب عن وجهه فقال السلام علیک فقلت وعلیک فقلنا سبحان الله أبعد الموت قال بعد الموت إنی قدمت على الله عز وجل بعدکم فتلقیت بروح وریحان ورب غیر غضبان وکسانی ثیابا خضرا من سندس واستبرق ووجدت الأمر أیسر مما تظنون ولا تتکلوا إنی استأذنت ربی عز وجل أن أخبرکم وأبشرکم فاحملونی إلى رسول الله فقد عهد إلی أن لا أبرح حتى ألقاه ثم طفی کما هو.
هذا إسناد صحیح لا یشک حدیثی فی صحته.
دلائل النبوة للبیهقی،ج6،ص454 ط دار الکتب العلمیة – دار الریان للتراث
الثقات لابن حبان،ج4،ص226وص227 ط دائرة المعارف العثمانیة
ربعی بن حراش می گوید که به پیش من آمدند و گفتند که برادرت مرده است و من آمدم و برادرم را در حالی یافتم که روی او پارچه و لباسی کشیده اند و من پیش سرش نشستم و برای او طلب رحمت و آمرزش می کردم.هنگامی که لباس از صورتش کنار زده شد،گفت : السلام علیک.گفتم علیک السلام.گفتیم سبحان الله! مرگ از تو دور شد؟ گفت پس از مرگ به نزد خداوند رسیدم و سپس روح و ریحان را دیدم و خدا را در حالی که خشمگین نبود ملاقات کردم و او مرا لباسی از سندس و استبرق ( لباسی ضخیم و سبز رنگ از جامه های بهشتی ) پوشانید و کار را آسان تر از آنچه شما می پندارید یافتم و سپس از خدا اجازه خواستم که به شما خبر دهم و بشارت دهم.پس مرا به سوی رسول خدا (ص) ببرید که او با من عهد کرده است که نرود تا او را ببینم و سپس ربیع بن حراش همانطور که بود خاموش گشت.
سند حدیث صحیح است و هیچ عالم حدیثی در صحتش شک نمی کند.
أخبرنا أبو الحسین بن الفضل القطان ببغداد أخبرنا إسماعیل بن محمد الصفار حدثنا محمد بن علی الوراق حدثنا عبد الله بن موسى حدثنا إسماعیل بن أبی خالد عن عبد الملک بن عمیر عن ربعی بن حراش قال أتیت فقیل لی إن إخاک قد مات فجئت فوجدت أخی مسجى علیه ثوب فأنا عند رأسه استغفر له وأترحم علیه إذ کشف الثوب عن وجهه فقال السلام علیک فقلت وعلیک فقلنا سبحان الله أبعد الموت قال بعد الموت إنی قدمت على الله عز وجل بعدکم فتلقیت بروح وریحان ورب غیر غضبان وکسانی ثیابا خضرا من سندس واستبرق ووجدت الأمر أیسر مما تظنون ولا تتکلوا إنی استأذنت ربی عز وجل أن أخبرکم وأبشرکم فاحملونی إلى رسول الله فقد عهد إلی أن لا أبرح حتى ألقاه ثم طفی کما هو.
هذا إسناد صحیح لا یشک حدیثی فی صحته.
دلائل النبوة للبیهقی،ج6،ص454 ط دار الکتب العلمیة – دار الریان للتراث
الثقات لابن حبان،ج4،ص226وص227 ط دائرة المعارف العثمانیة
ربعی بن حراش می گوید که به پیش من آمدند و گفتند که برادرت مرده است و من آمدم و برادرم را در حالی یافتم که روی او پارچه و لباسی کشیده اند و من پیش سرش نشستم و برای او طلب رحمت و آمرزش می کردم.هنگامی که لباس از صورتش کنار زده شد،گفت : السلام علیک.گفتم علیک السلام.گفتیم سبحان الله! مرگ از تو دور شد؟ گفت پس از مرگ به نزد خداوند رسیدم و سپس روح و ریحان را دیدم و خدا را در حالی که خشمگین نبود ملاقات کردم و او مرا لباسی از سندس و استبرق ( لباسی ضخیم و سبز رنگ از جامه های بهشتی ) پوشانید و کار را آسان تر از آنچه شما می پندارید یافتم و سپس از خدا اجازه خواستم که به شما خبر دهم و بشارت دهم.پس مرا به سوی رسول خدا (ص) ببرید که او با من عهد کرده است که نرود تا او را ببینم و سپس ربیع بن حراش همانطور که بود خاموش گشت.
سند حدیث صحیح است و هیچ عالم حدیثی در صحتش شک نمی کند.
لازم به ذکر است که این داستان فقط یک نمونه از داستان های متعددی است که در کتب اهل سنت در تکلم مردگان و اعمال آنان پس از مرگ نقل کرده اند و خوانندگان عزیز برای مطالعه و یافتن بیشتر چنین داستان هایی می توانند از کتاب " من عاش بعد موتها " از ابن ابی الدنیا نیز استفاده کنند.
حال بر همه واضح و روشن است که اصل تکلم مردگان پس از مرگ امری ممکن است و اهل سنت نیز در موارد متعددی آن را نقل کرده اند و جایی برای انکار قرآن خواندن راس مبارک امام حسین علیه السلام بر سر نیزه باقی یا کرامات مشابه از معصومین نمی ماند.
حال بر همه واضح و روشن است که اصل تکلم مردگان پس از مرگ امری ممکن است و اهل سنت نیز در موارد متعددی آن را نقل کرده اند و جایی برای انکار قرآن خواندن راس مبارک امام حسین علیه السلام بر سر نیزه باقی یا کرامات مشابه از معصومین نمی ماند.
- ۹۶/۰۳/۰۱